دماغت چقدر دراز می‌شه!؟

بچه که بودیم توی گوش‌مان خوانده‌اند دروغگو دشمن خداست. ما هم برای اینکه دشمن خدا و دوست شیطان نباشیم چند خطی درباره دروغ و آثار و راه‌هایی برای رهایی از این گناه کبیره نوشته‌ایم و با هم می‌خوانیم.

راستگویی‌ام آرزوست

مهم‌ترین معنایش را می‌توان ضدّ صدق و راستی قرار داد و گفت دروغ، حرفی خلاف حقیقت و واقعیت از جانب کسی است که آن را نگفته است؛ چه به صورت کتبی چه شفاهی، چه عمدی چه سهوی، چه شوخی چه جدی، خواه مربوط به گذشته یا حال یا آینده باشد، مربوط به خودش یا دیگران هم باشد فرقی ندارد. دروغ از آن دسته رذیلت‌هایی است که ایمان را می‌سوزاند و فرد هرچقدر هم خوب باشد ولی این خصلت گریبانگیرش باشد محال است بتوان او را مومن نامید چرا که « انسان هيچ گاه طعم ايمان را نمى‌چشد تا دروغ را ترك گويد خواه شوخى باشد يا جدى، امام علی(ع)»

یک کلاه گشاد

موارد زیر بخشی از مصداق‌های دروغ است که اگر مواظب نباشیم برای هر کدامشان می‌توانیم یک توجیه درشت بیاوریم و خیلی ساده سر خودمان یک کلاه گشاد بگذاریم؛

۱٫      امور مالی: از همان پول ناقابل «مَن کارت‌« ها بگیرید تا وام‌های چند میلیونی. فرض کنید یکی به شما می‌گوید «ببخشید! مَن کارت تون شارژ داره؟» و شما برای اینکه نمی‌خواهید یک شارژ را از دست بدهید با کمی مکث جواب می‌دهید: نمی‌دانم! اما در صورتی که بدانید، دروغ است.

۲٫      امور اداری: چه ارباب رجوع باشید چه مسئول ریز و درشت یک اداره، چه دانش‌آموز باشید چه فرهنگی و… مثلاً دانش‌آموزی برای غیبتش گواهی پزشکی را می‌برد که اصلاً صحت ندارد، یا پزشکی ویزیت بیمار را بیشتر از هزینه مصوّب می‌گیرد درحالیکه خودش می‌داند.

۳٫      امور خانوادگی: این مورد که تا دلتان بخواهد توی بازار روابط خانوادگی و فامیلی و دوست و آشنا یافت می‌شود. مثلاً مادر دارد از وروجک بازی‌های فرزند ۵-۶ ساله‌اش به خواهرش شکایت می‌کند، بچه هم که در همان حوالی مادرش دارد بازی می‌کند شصتش خبردار می‌شود و می‌پرسد: «من رو می‌گی؟!» و مادر به راحتی جواب می دهد: نه عزیزم! بچه فلانی را می‌گویم. یا تعارفات در دیدوبازدیدها، افطاری‌ها، پذیرایی‌های شیرین و خوشمزه. مثلاً می‌گوید مشتاق دیدار، درحالیکه توی دلش به طرف ناسزا می‌گوید یا میل ندارم اما از گشنگی نزدیک است غش کند و …

ریسمان شیطانی دروغ

اگر می‌خواهید ایمان از دست برود و راهی برای دیگر گناهان باز شود به دروغ پناه ببرید و به ریسمان شیطانی دروغ چنگ زنید. چرا که « تمام پليدى‌ها در اتاقى قرار داده شده و كليد آن اتاق، دروغ است»(امام حسن عسگری(ع)  عواقب این بلای آخرت سوز آنقدر زیاد است که هر چه بگوییم باز هم کم است و اینجا فقط اشاره‌ای مختصر به دنیای مذمت این گناه کبیره می‌کنیم؛

محرومیت از نماز شب و هدایت الهی و توفیقات صالح دیگر، نابودی ایمان، زمینه سازی نفاق و کفر، بی آبرویی و بی اعتمادی، سرزنش و پشیمانی، بی حیایی و کم رنگ شدن جوانمردی و مروّت، فقر و تنگدستی، فراموشی، لعنت خدا و فرشتگانش.

راه رهایی از ریسمان شیطان

۱٫      در سراب زندگی نکنید

اگر بدانید انسان دروغگو مانند سراب است، دور را نزدیک و نزدیک را دور نشانتان می‌دهد و نهایتاً توی سراب گیر می کنید و همان‌جا هم خواهید ماند، چرا که رهایی از سراب سخت است و گاهی غیر ممکن؛ لذا اولین و بهترین راه این است که رودربایستی را کنار بگذارید و خیلی فوری با این سراب نمایان که اطراف خود دارید قطع رابطه کنید.

۲٫      گزارش هفته به هفته

دفترچه‌ای برای خود ترتیب دهید و یک ردیف را به راست‌ها اختصاص دهید و یک ردیف را به دروغ‌هایتان. آخر هر هفته خود را ارزیابی کنید و ببینید کدام ردیف بیشتر شده؛ اگر راستگویی‌هایتان بیشتر بود خودتان را با چیزهایی که دوست دارید تشویق کنید و اگر دروغ‌هایتان، خودتان را تنبیه کنید. البته این روش اراده زیادی لازم دارد و اگر هنوز اول راه هستید سعی کنید با یک یا چند نفر که درد مشترک دارید این دفترچه را درست کنید و آخر هفته‌ها به هم گزارش کار بدهید؛ البته قبلش به یکدیگر قول بدهید گزارشتان دروغ نباشد.

۳٫      مانع را رد کن

دروغ هم عللی دارد و رفع این موانع، باعث ریشه کن کردن این رذیله اخلاقی می‌شود. اولین و مهم‌ترینش ضعف ایمان است، بعد از آن احساس حقارت و ضعف شخصیت، حسادت، عدم اطمینان، بخل و خودبرتربینی، الگوهای تربیتی نامناسب، کم عقلی، ترس از فقر و از دست دادن موقعیت اجتماعی و حبّ دنیا از دیگر ریشه‌های دروغ است. بهتر است اول از تقویت ایمان شروع کنید تا اطمینان داشته باشید برگی از درخت بی اذن خدا بر زمین نمی‌افتد، آن وقت لذت راستگویی را درک خواهید کرد و از دروغ متنفر می‌شوید.

لطفا به این مطلب رای دهید:
[تعداد: 0    میانگین: 0/5]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *